زبان سخن
شما آنچه را در جای گفته نتوانستید انجا بگوید

آن سوي زفاف

پاره شدن پرده بکارت ، در حقيقت نمود خارجي جرياني بسيار پيچيده است که بايد آن را آغاز "زنانگي" و پايان "دوشيزگي" شمرد.
تازه عروس بنا به طبيعت ، از نخستين اکراه و هراس دارد و علت آن معمولا درد جسماني نيست که اگر همراه با آرامش و خودداري و صبوري مرد باشد خيلي جزئي است. غالبا خود دختر هم نمي داند علت اين هراس و اکراه در کجاست ؟ در واقع تازه عروس در اين مرحله دچار نوعي " شرم " نيز هست . همه اين علت ها را بايد در جاي ديگري جستجو کرد.
در حقيقت چون زن در اين مرحله که  خود مي بيند و به زندگي آينده و مسووليت ها و خطرهاي آن مي انديشد و از آن واهمه دارد. همه اين واهمه ها ، چه زن از آن آگاه باشد و چه نباشد ، قابل ملاحظه و شايسته توجه است.
اين وظيفه شوهر است که وجود اين هراس فطري زن را دريابد و همواره آن را به ياد داشته باشد.بهترين فرصت براي جلب اطمينان زن همين دوره کوتاه است.

معروف است که زفاف را نبايد با جبر آغاز کرد ، ما مي گوييم در کار پاره شدن پرده دوشيزگي نه تنها جبر نبايد در کار باشد بلکه اين عمل بايد دنباله و نتيجه نوازشي صبورانه و معاشقه اي جانانه باشد و شوهر بايد عروس را به تدريج متمايل و راغب به عمل نمايد نه آن که با شتابکاري و به کار بردن زور ، تنها حس شهوت خويش را فرو نشاند. در اين صورت تنها جسم زن را تصرف کرده و از تصرف روح او ناتوان مانده است. بنابراين شوهر در شب زفاف بايد تمام تمهيدات لازم را به کار گيرد و در نهايت ملايمت و ظرافت عمل کند و بداند که کوچکترين اشتباه ، چندان او را خسته و دل آزرده مي کند که به آساني التيام پذير نخواهد بود و گاه تا پايان زندگي زناشويي آثار آن بر جاي مي ماند.

از نظر روانشناسي اين دردهاي روحي منجر به پيدايش هزاران نوع اختلالات فکري ، غم و اندوه مزمن مي گردد که درمان آن بسيار مشکل خواهد بود زيرا اغلب منشا و علت اصلي آن ناشناخته مي ماند.

در واقع علت سرد مزاجي بسياري از زناني که لذت جنسي نمي برند آن است که در شب زفاف ناگواري ديده و رنج و تب روحي کشيده اند و اين تالمات در ضمير پنهان آنها مانده و اختلالات جسمي و رواني بعدي را با خود آورده است.

بسياري از امراض ديگر چون پريشان خيالي و بيماريهاي عصبي غالبا در اثر همين رويدادهاي به ظاهر کوچک شب زفاف ايجاد مي شود و گاهي اين عوارض روحي به قدري پيچيده و شديد مي شود که روان پزشک بايد مدتها وقت صرف کند تا پس از جلب اعتماد و اطمينان بيمار ، شايد موفق به کشف ريشه اصلي اختلال گردد. اين است که باز تکرار مي کنيم در نوازش و مهرباني و رعايت حال تازه عروس به ويژه در شب رفاف به هيچ نبايد کوتاهي کرد.

هيچ دختري فطرتا مرد را مختار نخواهد دانست تا هر چه مي خواهد بکند و اگر حجب و حياي عروس يا هر علت ناشناخته ديگر مانع از آن است که به ميل تسليم شود بهتر است يک شب يا حتي شبهاي متعدد ، زفاف را به عقب انداخت تا عروس به تماس جسماني خو بگيرد و با آرامش خاطر مشتاق و راغب به ارتباط جنسي شود.

عمر انسان آن قدر کوتاه نيست که چنين شتابکاري لازم باشد و به خصوص در اين دوره ، صبر و متانت و حوصله به پيروزي و کامروايي خواهد انجاميد.

در اينجا بايد يادآور شويم اگر داماد به دليل ضعف نفس و سستي در رفتار ، بخواهد به هر نحو عمل را انجام دهد به نتيجه نمي رسد و لازم است اصرار در اين باره خيلي ملايم و صبورانه باشد.

اصولا زن وقتي هم حاضر و راغب به تسليم است طبيعتا مي خواهد بر او ظفر يابند ولي بين فتح عاشقانه و استيلاي وحشيانه تفاوت بسيار است و مرد بايد با فراست دريابد که هنگام دخول فرا رسيده است.

به طور کلي در هفته هاي اول ازدواج براي نزديکي نبايد پافشاري کرد جز آن که عروس خود ابراز تمايل کند.شوهر اگر عيبي در بدن زن مشاهده کرد ، هرگز نبايد آن را آشکار کند يا اظهار تعجب کند مبادا زن اندوهگين شود و آن را مايه حقارت پندارد.

شب زفاف در خاطره تمامی زوجهای جوان یک شب خاطره انگیز است. کلیه کسانی که این شب رو تجربه کرده اند، بی شک تا آخر عمر آن را فراموش نخواهند کرد.
منظور ما در این مقاله شب اول عروسی نیست . چون بسیاری از افراد ، قبل از عروسی ( که در عرف معمول است ) آمیزش جنسی( بطور کامل) را تجربه میکنند. پس منظور این مقاله زمانی است که دختر ازاله بکارت میشود . یعنی زمانی که دختر ، پرده بکارت خود را از دست میدهد .
ما در این مقاله شب زفاف را زمانی میگوئیم ، که دختران برای اولین بار تجربه سکس از راه واژن را می آزمایند.
همانطور که میدانیم تمامی زخمها ، دردناک هستند بخصوص اگر سطحی باشند . به عنوان مثال اگر دست شما با دیوار زبری (مثل کنیتکس) برخورد کند ، درد به حد زیادی غیر قابل تحمل است . این حالت دقیقا برای دختران مصداق دارد. آنها درد بسیار زیادی را در ضمن پاره شدن پرده بکارت تجربه میکنند. و غیر از آن ، درد بسیار زیادی هنگام داخل شدن آلت تناسلی در داخل واژن (دخول) خواهند داشت .
اول برای روشن شدن قضیه علت درد را مرور میکنیم.
دو نوع درد در هنگام اولین تجربه جنسی قابل درک است :
1-
درد به علت پارگی پرده بکارت .
این درد همانطور که در بالا ذکر شد به علت ایجاد یک زخم سطحی در داخل واژن است . که اینگونه زخمها معمولا دردناک تر از سایر زخمها میباشند . برای کنترل یا کاهش درد ، بهترین کار ایجاد معاشقه طولانی است . این کار سبب میشود تا دختر به مرحله ارگاسم یا نزدیک آن برسد . رسیدن به ارگاسم ، آستانه درد را بالا میبرد و باعث میشود که درد یا خیلی کم شود یا قابل تحمل گردد . به عنوان مثال د رزمان ارگاسم اگر شخص گاز گرفته شود درد را احساس نمیکند یا درد بسیار جزئی خواهد بود .
2-
درد به علت دخول
این درد دقیقا درد به علت کشش دیواره واژن میباشد . شما وقتی بادکنکی را برای اولین بار باد میکنید ، زور بیشتری بکار میبرید تا بتوانید دیواره های بادکنک را از هم باز کنید . این حالت دقیقا دز واژن هم ایجاد میشود . واژن برای اولین بار میخواهد باز شود . پس درد زیادی را حس میکند . برای کنترل این درد دقیقا مثل بالا باید معاشقه طولانی داشت . تا هم واژن لیز شود و هم آستانه درد افزایش یابد . برای این منظور میشود از ژل لوبریکانت استفاده نمود.

در کل برای آمیزش بهتر و کم درد در اولین تجربه باید نکات زیر را توجه نمود :
1-
معاشقه طولانی تا رسیدن به مرحله ارگاسم
2-
استفاده از ژل لوبریکانت
3-
بهتر است دختر لبه تخت دراز بکشد . جوری که پاهای وی کاملا روی زمین قرار بگیرد . در این صورت کمترین درد و فشار به دختر وارد میشود.
4-
دختر را باید قبل از نزدیکی از نظر روحی آماده کرد
5-
درصورت داشتن درد شدید از ادامه نزدیکی خودداری کنید.

پارگی پرده بکارت معمولا دارای خونریزی کم است . البته این قضیه به جثه زن و سن دختر دارد. در بعضی از موارد پرده دختر با نزدیکی پاره نمیشود . در این حالت حتما باید با جراح زنان مشورت نمود تا وی به روش جراحی پرده را باز نماید.
تا 3 روز پس از نزدیکی خونریزی بسیار جزئی ، طبیعی است و نباید نگران بود.
در صورتی که هر گونه سوال برای شما پیش آمد حتما با ما مکاتبه کنید.
دکتر امیر
جراح و متخصص زنان و زایمان   شما میتوانید به آدرس الکترونیکی و یا جعبه نظریات نامه های تان را ارسال بدارید . متوجه باشید که در صورت ضرورت بدون کدام شرم مشکل تان را با در میان بگذارید تا باشد ما برای شما یک رهنمای خوب باشیم تشکر از تک تک شما جوانان مسلمان که نکاح میکیند.


ضرورت توجه به اصول ارتباط جنسي براي همسران جوان

براي شروع عجله نكنيد



زن و مرد بايد قبلا عالم هر يك را به خوبي شناخته باشند يعني بايد بدانند در دنياي جنس مخالف چه مي‌گذرد
وقتي زن‌ها و مردها با هم ازدواج كرده و وارد دنياي جديد زندگي مشترك مي‌شوند هر دو، اهداف و برنامه‌هاي مشتركي دارند: هر دو مي‌خواهند كه روابطشان عاشقانه و دوستانه باشد و اين ارتباط قوي همچنان ادامه پيدا كند. تا اينجاي مسئله كه ظاهرا مشكلي وجود دارد اما يك موضوع مهم و اجتناب‌ناپذير هم وجود دارد و آن هم رابطه جنسي است كه جزء جدايي ‌ناپذير زندگي مشترك محسوب مي‌شود، و درست در همين مورد بسياري از مشكلات شروع مي‌‌شود وزن يا مرد حس مي‌كنند رابطه آنها در زندگي مشترك مورد دلخواه‌شان نيست و يا در زندگي خود موفق نبوده‌اند. برقراري رابطه جنسي سالم در دوران زندگي مشترك موضوع بسيار مفصلي است و ما در اين قسمت تنها به بخشي از آن مي‌پردازيم يعني شروع رابطه جنسي در اوايل ازدواج كه ممكن است براي زن و شوهر (هردو) كمي مشكل‌‌ساز باشد.
معمولا علت مشكل بودن اين شروع و آغاز اين است كه زن و مرد هنوز به هم عادت نكرده و به عبارتي كمي از هم خجالت مي‌كشند. گاهي اين وضعيت در ابتدا باعث نااميدي طرفين مي‌شود چون هنوز نمي‌دانند كه از نظر روحي به چه آمادگي‌‌هايي احتياج دارند. در اين شرايط اگر نسبت به جنس مخالف (زن نسبت به شوهر و بالعكس) حس خوبي وجود داشته باشد به راحتي مي‌توان ارتباط موثر برقرار كرد و گر نه كار مشكل‌تر خواهد شد. نكته مهم ديگر اين است كه زن و مرد بايد قبلا عالم جنس مخالف را به خوبي شناخته باشند يعني بايد با مطالعه بدانند در دنياي جنس مخالف چه مي‌گذرد؟ احساساتش چگونه است؟ به‌عنوان يك زن يا مرد چگونه بايد با عواطف او برخوردي مناسب داشته و هزاران مورد ديگر كه بايد قبل از ازدواج و در دوران آشنايي براي ازدواج براي اين سئوالات پاسخي مناسبي پيدا شود. اگر شناخت شرايط روحي و عاطفي طرف مقابل به طور كامل انجام نشده باشد در اين صورت رابطه جنسي به يكي از بزرگترين سرچشمه‌هاي سوء تفسير از شريك زندگي تبديل خواهد شد.

شايد بهتر باشد مدت كمي از ازدواج بگذرد و بعد طرفين از يكديگر انتظار داشته باشند؛ چون اقدام فوري براي رابطه جنسي در بعد از ازدواج ممكن است براي شريك زندگي و به‌خصوص خانم‌ها با احساس و تجربه بدي همراه باشد. اگر مراحل پس ازدواج را به چهار مرحله آشنايي بيشتر، ارزشيابي طرف مقابل، ايجاد احساس قوي و ثابت و ورود به خلوت و حالات روحي خصوصي طرف مقابل تقسيم كنيم، رابطه جنسي بايد در مرحله چهارم صورت بگيرد. يعني بايد بتوان با صميميت به خلوت و شرايط روحي كاملا منحصر به فرد طرف مقابل وارد شد، يك رابطه جنسي خوب و موثر برقرار كرد در غير اين صورت به يك تجربه ناگوار و ناخوشايند اجباري تبديل مي‌شود. در اين مرحله بسيار مهم است كه هر دو طرف بدانند ديگري نسبت به حوزه خصوصي زندگي خودش و طرف مقابل چه حسي دارد؟
متاسفانه اكثر خانم‌ها و آقايان فكر مي‌كنند تنها جذابيت ظاهر براي ايجاد رابطه جنسي موفق كافي‌ست. البته آمادگي ظاهري شرط مهمي است اما كافي نيست. ممكن است آقا يا خانم حس كنند با وجود آمادگي ظاهري ديگر مشكلي وجود ندارد، اما اين طرز فكر صحيح نيست و ممكن است طرف مقابل (اكثرا خانم‌ها) آماده نبوده و شديدا از نظر روحي آسيب ببيند. خانم‌ها معمولا به مدت زمان بيشتري احتياج دارند تا آمادگي اين كار را پيدا كنند و معمولا بعد از ازدواج بيشتر به اين مسئله فكر مي‌كنند كه چطور مي‌توان زندگي مشترك را تقويت كرد و چطور مي‌توان رابطه‌اي محكم‌تر و قوي‌تر برقرار كرد. در نتيجه براي برقراري روابط جنسي بايد به آنها فرصت داد. در اوايل ازدواج مهم نيست كه چقدر زن و مرد جذابيت جنسي دارند بلكه نكته قابل توجه آن است كه اگر در اين دوران به سرعت و بدون دادن فرصت به طرف مقابل وارد مرحله جنسي شويد عين آن است كه آب يخ روي سر يكديگر ريخته باشيد! مثل اينكه هنوز شروع جاده و راه را طي نكرده يكباره به آخر راه برسيد. بايد آقايان اين فرصت را به خود بدهند تا كاملا مورد تاييد همسرشان قرار گرفته و مهلتي هم به خانم‌ها داده شود تا فارغ از تفكرات جدي در مورد زندگي و آينده براي برقراري رابطه جنسي آماده شويد. اگر اين اتفاق خيلي سريع و زود رخ دهد امكان دارد تا مدتي طرفين از هم رانده شوند. معمولا هورمون‌هاي مردانه باعث مي‌شود آقايان خيلي سريع براي رابطه جنسي آماده شوند و گاهي اين آمادگي سريع باعث مي‌شود به ناچار بدون آمادگي لازم تن به اين كار داده و به هيچ وجه از اين رابطه لذت نبرند.

البته منظور ما اين نيست كه به هيچ وجه در اوايل زندگي مشترك (بخصوص روزهاي اول) نبايد رابطه جنسي برقرار شود. گاهي طرفين به خوبي براي اينكار آمادگي دارند و مشكلي پيش نمي‌آيد. اما اگر تمايل برقرار شود. گاهي طرفين به خوبي براي اين كار آمادگي دارند و مشكلي پيش نمي‌آيد. اما اگر

           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

هیشه به این امید واری به تو منویسم که شاید بفهمی .......................................اما نه!

هيشه كوشش كردم تا براي تو بنويسم اما نشد شايد مشكل داشتم .....نه ممكن داشته بودم اما باز هم نويشتم

من براي تو مي نويسم . . . . .  رساتر از هميشه

 و تو كلمات مرا مي خواني. . . . .   روشن تر از هر روز

 گفتي از عشق سخن نگويم

 شايد دوست نداري وسعتش را در حصار كلمات محدود كنم

 شايد تو هم عشق را با كلام در نيافتي

بگذار بگويم

براي من نيز عشق نه كلام است ، نه صوت و صدا

 چيزي است وسيع تر از همه اينها

 وسيع است و با نجابت . . . . .  مانند دلت

 با شكوه است و پر رمز و راز . . . . .  همانند چشمانت

 عميق است و پر از صداقت . . . . .  همانند انديشه هايت

 بگذار دريا بداند رقيبي دارد به زلالي قلبت و به ژرفناكي نگاهت

 شايد ميداني كه معناي عشق در انتظار است و در فاصله ها !

 و من تمام اين فاصله ها را با صبر و انتظار به تماشا نشسته ام !

 چه رازيست در اين فاصله . . . . .  نمي دانم

 كه هر چه ميگذرد مرا شيداتر مي كند . . .

 و من . . . . .   شيدا مي مانم

 باشه، من هم قول ميدهم

از عشق سخن نگويم

 تا وسعتش را در حصار كلمات محدود نكنم !!!

 

 

 



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

بوسه يعني وصل شيرين دو لب
بوسه يعني خلسه در اعماق شب
بوسه يعني مستي از مشروب عشق
بوسه يعني آتش و گرماي تب

 

بوسه يعني لذت از دلدادگي
لذت از شب , لذت از ديوانگي
بوسه يعني حس طعم خوب عشق
طعم شيريني به رنگ سادگي

 

بوسه آغازي براي ما شدن
لحظه اي با دلبري تنها شدن
بوسه سرفصل كتاب عاشقي
بوسه رمز وارد دلها شدن

 

بوسه آتش مي زند بر جسم و جان
بوسه يعني عشق من , با من بمان
شرم در دلدادگي بي معني است
بوسه بر مي دارد اين شرم از ميان

 

طعم شيرين عسل از بوسه است

 

پاسخ هر بوسه اي يك بوسه است
بهترين هديه پس از يك انتظار
بشنويد از من فقط يك بوسه است

 

بوسه را تكرار مي بايد نمود
بوسه يعني عشق و آواز و سرود
بوسه يعني وصل جانها از دولب
بوسه يعني پر زدن , يعني صعود

 



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بی کسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

عشق عشق یعنی خلوت و راز و نیاز
عشق یعنی محبت و سوز و گداز
عشق یعنی سوز بی ماوای ساز
عشق یعنی نغمه ای از روی ناز
عشق یعنی کوی ایمان و امید
عشق یعنی یک بغل یاس سپید
عشق یعنی یک ترنم از یه یار
عشق یعنی سبزی باغ و بهار
عشق یعنی لحظه دیدار یار
عشق یعنی انتهای انتظار
عشق یعنی وعده بوس و کنار
عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار
عشق یعنی حس نرم اطلسی
عشق یعنی با خدا در بی کسی
عشق یعنی همکلام بی صدا
عشق یعنی بی نهایت تا خدا
عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن
عشق یعنی سر به در اویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب
عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن
عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست
عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی یک تکیه گاه و جان پناه
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و دریا شدن
عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی از رضایش عمر گیر
عشق یعنی زندگی را بندگی
عشق یعنی بندگ آزادگی



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

دوستت دارم، نه بخاطر شخصیت تو ،بلکه بخاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا میکنم.

2.هیچکس لیاقت اشکهای تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود.

3.اگر کسی تو را آنطور که میخواهی دوست ندارد، به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد.

4.دوست واقعی کسی است که دستهای تو را نگیرد ولی قلب تو را لمس کند.

5.بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگذ به او نخواهی رسید.

6.هرگز لبخند را ترک نکن ،حتی وقتی ناراحتی،چون هر کس امکان دارد عاشق لبخند تو بشود.

7.تو ممکن است در تمام دنیا فقط یک نفر باشی ولی برای بعضی افراد تمام دنیا هستی.

8.هرگز وقت خود را با کسی که حاضر نیست وقتش را با تو بگذراند،

نگذران.

9.شاید خدا خواسته است که ابتدا بسیاری افراد نا مناسب را بشناسی و سپس شخص مناسب را. به این ترتیب وقتی او را یافتی بهتر میتوانی شکر گذار باشی.

10.به چیزی که گذشت غم نخور ،به آنچه که پس از آن آمد لبخند بزن.

11.همیشه افرادی هستند که ترا می آزارند.با این حال همواره به دیگران اعتماد کن . فقط مواظب باش ،به کسی که تو را آزرده دوباره اعتماد نکنی.

12.خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را می شناسی،قبل از اینکه کس دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تورا بشناسد.

13.زیاد از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتند که انتظارش را نداری



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

بین کسی که عاشق شده است و کسی که تنها شخصی را دوست دارد تفاوتهایی وجود دارد نکات زیر کمک می کند تا این تفاوتهارادرک کنیم :

1- هنگام دیدن کسی که عاشق او هستید تپش قلب شما زیاد شده و هیجان زده خواهید شد اما هنگامیکه کسی که را دوست دارید می بینید احساس سرور و خوشحالی می کنید .

2- هنگامیکه عاشق هستید زمستان در نظر شما بهار است ولیکن هنگامی که کسی را دوست دارید زمستان فصلی زیباست .

3- وقتی به کسی که عاشقش هستید نگاه می کنید خجالت می کشید و لیکن هنگامی که به کسی که دوستش دارید نگاه می کنید لبخند خواهید زد .

4- هنگامیکه در کنار معشوقه خود هستید نمی توانید آنچه را که در ذهن خود دارید بیان کنید ولی در مورد کسی که دوستش دارید شما توانایی آنرا خواهید داشت .

5- در مواجه شدن با کسی که عاشقش هستید خجالتمی کشد و حتی دست و پای خود را گم می کنید اما در مورد کسی که دوستش دارید راحت تر بوده و توانایی ابراز وجود خواهید داشت .

6- شما نمی توانید به چشمان کسی که عاشقش هستید مستقیم و طولانی نگاه کنید اما می توانید در حالی که خنده ای بر لب دارید مدتها به چشمان کسی که دوستش دارید نگاه کنید .

7- وقتی معشوقه شما گریه می کند شما نیز گریه خواهید کرد اما در مورد کسی که دوستش دارید سعی بر آرام کردن او خواهید داشت .

8- احساس عاشق بودن و درک آن از طریق دیدن است اما دوست داشتن از طریق شنوایی و صحبت کردن است .

9- شما می توانید یک رابطه دوستی را پایان دهید اما هرگز نمی توانید چشمان خود را بر احساس عاشق بودن ببندید چرا که حتی اگر این کار را بکنید عشق همچون قطره ای در قلب شما و برای همیشه خواهد ماند



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

دست خودم نیست

اگر می بینی عاشق تو هستم ، دیوانه تو هستم ، و تمام فکر و زندگی من تو شده ای
به خدا بدان که این دست خودم نیست!

اگر میبینی چشمانم در بیشتر لحظه ها خیس است و دستانم سرد است و اگر میبینی همه لحظه های دور از تو بودن اینهمه سخت و پر از غم و غصه است بدان که این دست خودم نیست!

دست خودم نیست که همه لحظه ها تو را در جلو چشمانم میبینم و به یاد تو می باشم.

دست خودم نیست که دوست دارم همیشه در کنارت باشم ، دستانت را بگیرم ، بر
لبانت بوسه بزنم و تو را در آغوش خودم بگیرم!

به خدا دست خودم نیست که هر شب به آسمان نگاه می اندازم و ستاره ای درخشان را میبینم و به یاد تو می افتم!

دست خودم نیست که هر سحرگاه به انتظارت مینشینم تا در آسمان دلم طلوعی دوباره داشته باشی

 



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن


                     تنها آرزوی من

 

گاه آرزو می کنم ، چند لحظه ای جای من باشی!

 

 دلت ، دل من باشد...

 

 چشمانت ، چشمان من باشد...

 

روحت ، روح من باشد ...

 

 تمام وجودت از من باشد!

 

آنگاه خواهی دید  چقدر برای رسیدن به تو بی قراری می کنم!

 

خواهی دید شبها  و روزها از دوری ات اشک می ریزم!

 

و احساس خواهی کرد چقدر تو را دوست دارم!

 

گاه آرزو میکنم ، دوباره تو را در کنار خودم ببینم ، در چشمانت نگاه کنم و

 

بگویم این رسم عاشقیست؟

 

آنگاه که دلم به درد می آید و به یاد خاطرات شیرین با هم بودنمان اشک میریزم آرزو

 

میکنم یک بی وفا مثل خودت به زندگی ات بیاید و قلبت را زیر پا بگذارد تا بفهمی من چه

 

دردی در سینه ام دارم!

 

حالا که تو بی احساس شده ای ، دلت سنگ شده و با عشق نمی سازی گناه من

 

چیست؟

 

گناه من چه بود که رهایم کردی و به بهانه اینکه عشق وجود ندارد قید مرا زدی!

 

گاه آرزو میکنم لحظه ای مرا باور کنی و دوایی را برای این قلب شکسته ام بیابی!

 

از ما گذشت عاشقی ، از بخت خویش می گریم!

 

سخت است از او که مدتها همدردت ، همزبانت و همدلت بود جدا شوی !

 

چگونه دلت آمد که با کوله باری از امید و آرزوهایی که با تو داشتم رهایم کنی؟

 

اگر می دانستی با تو چه رویاهایی در دل دارم رهایم نمی کردی ، اگر می دانستی به

 

انتظار آن روز نشسته بودم تا دستانت را بگیرم و تو را به قله خوشبختی ها برسانم مرا

 

نمی سوزاندی ، اگر می دانستی همه زندگی ام ، وجودم و همه هستی ام بودی مرا

 

در به در این دنیای بی محبت نمیکردی!

 

و گاه تنها آرزو میکنم چرخه روزگار بچرخد و تو همان قلبی شوی که در سینه ام

 

می تپد

بشنو درد این دل را ....

 

دلی که خیلی تو را دوست دارد و تنها تو را دارد....

 

بشنو که این دل یک عالمه حرف دارد ....

 

حرفهای عاشقانه برای تو ، گوش کن به درد دلم ....

 

تو همانی که دلم میخواست و آرزو داشت تا تو برای او شوی ....

 

تو همان رویایی هستی که این دل درونش نهفته بود...

 

یک رویای پر از عشق ....

 

تویی همان یار باوفا ، یکرنگ و بی ریا ....

 

بشنو نوای عاشقانه دلم را .... گوش کن به آهنگ این دل ....

 

آهنگی به سبک صدای دلنشینت و حرفهای عاشقانه ات...

 

هر چه این دل از مهربانی های تو بگوید باز هم کم است ....

 

بشنو راز این دل را .... راز صادقانه ای که درونش عشق و محبت تو است...

 

درونش یک دنیا حرفهای ناگفته است ، حرفهایی که درد این دل عاشق من است!

 

بشنو درد این دل را که به عشق تو زنده است....

 

دلی که با تو همان عاشقترین عالم است ....

 

 احساس آرامش میکنم وقتی تو به حرفهای این دل عاشقم گوش میکنی ....

 

احساس میکنم که حرفهای من برایت شیرین است ، میدانی که اینها همه حقیقت این

 

دل عاشق است....

 

بشنو که این دل میخواهد زیباترین کلام درونی اش را به تو بگوید ....

 

اینبار با فریاد درونی اش ، با تمام وجودش میگوید که خیلی تو را دوست دارد....

 

گوش کن به نوای شیرین دوستت دارم

 

نوای عاشقانه ای که از اعماق دلم می آید ....

 

دلم را در آغوشت بگیر و با تمام وجود گرمای آن را حس کن....

 

گرمایی که از کلام مقدس عشق سرچشمه میگیرد !

 

این دل ، همین دلی که اینک در آغوش مهربان تو است میخواهد تا ابد برای تو یکرنگ و

 

عاشق بماند .....

 

پس آن را برای همیشه نزد خود نگه دار ، ای تو که لایق این قلب عاشق من هستی!

 

مواظب قلب عاشقم باش که نشکند، نه به این خاطر که قلب من است ، تنها به این

 

خاطر که تو در قلبمی !

 

بشنو  نوای این دل را ، با آهنگ دلنشین عشق و شعر زیبای دوستت دارم .....

 

 



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن
آروز هر که است:

           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 19:8
محمد جاوید هومن

شورای عالی صلح باید منحل گردد

بعد از ترور استاد برهان الدین ربانی رییس شورای عالی صلح، آینده این شورا همچنان بلا تکلیف مانده و همچنین برخی از چهرهای برجسته کشور، موجودیت این شورا را بی معنا عنوان می کنند.

به گزارش خبرگزاری جمهور، درحالیکه برخی از چهره های برجسته جمعیت اسلامی مانند عطا محمد نور والی بلخ، برنامه آشتی با طالبان را یک برنامه بی معنی دانسته، برخی از کارشناسان امور سیاسی، بر منحل شدن این شورا تأکید می ورزند.
...
این کارشناسان، براین نظرهستند که هرچند این شورا نتوانسته درطول یکسال گذشته، در راستای تأمین صلح، کار مؤثری انجام دهد، اما موجودیت این شورا بعد از شهادت آقای ربانی هیچ تأثیر و توجیهی نداشته و باید هرچه زودتر منحل گردد.

انجینیر محمد عارف سروری کارشناس مسائل سیاسی-امنیتی در گفتگو با خبرگزاری جمهور خاطرنشان ساخت: تشکیل این شورا با ترکیب فعلی، اشتباهی بوده که از سوی حکومت افغانستان صورت گرفت.

وی گفت: هرچند این شورا با یک رویکرد صلح طلبی آغازبه کارکرد اما در ترکیب این شورا برخی از افراد هستند که هیچ اعتقادی به صلح ندارند و برای اینکه مصروفیتی برای خود داشته باشند و به حکومت متعهد باشند، کارخویش را در این شورا آغازکرده اند.

موصوف افزود: با شهادت آقای ربانی رییس این شورا، نه تنها دربین افراد این شورا یک بحران بی اعتمادی به وجود آمده، بلکه مردم نیز به حکومت بی اعتمادترشده و این بحران می تواند برآینده این شورا تأثیر منفی نیز داشته باشد.

وی افزود: حکومت حال، باید با تئوری های اشتباهی که در پیش گرفته بود، درصدد جلب اعتماد مردم و نیز هواداران آقای ربانی باشد تا بتواند بار دیگر در ترتیب برنامه ها در راستای تأمین صلح در کشور باشد.

آقای سروری گفت: " این شورا نتوانسته کار مؤثری را به پیش ببرد، پس درگام نخست باید این شورا از سوی رییس جمهورکرزی، منحل گردد و یک کمیسیون تحت نظر حکومت ایجاد گردد."

به گفته وی، این شورا دیگر در نزد مردم و نیز دیگر طیف های سیاسی کشور از اعتباری برخوردار نبوده و به همین دلیل باید هرچه زودتر منحل گردد.

وی افزود: جایگزین این شورا می تواند کمیسیونی باشد که تحت نظرحکومت، وزارت امور داخله، وزارت دفاع ملی و ریاست امنیت ملی به تداوم برنامه تأمین صلح در کشور فعالیت نماید.

کارشناس مسایل سیاسی کشور، تصریح نمود: یک کمیسیون که مطابق با شرایط فعلی کشور، دارای روشن ترین وساده ترین تشکیل باشد و افرادی با نظریات مختلف برای پیشبرد برنامه صلح نیز درکشور بطور هم زمان، کار نمایند.

به عقیده آقای سروری، شورای عالی صلح نه تنها نتوانسته که کاری برای تحقق صلح و ثبات درکشور انجام دهد بلکه بعضی مسایل تفرقه انگیز برعلیه افرادی از سوی برخی از اعضای این شورا نیز مطرح گردیده بود.

این درحالی است که آوردن شخص انتحار کننده به منزل آقای ربانی از سوی رحمت الله واحدیار و معصوم استانکزی از اعضای کلیدی شورای عالی صلح، یک بحران بی اعتمادی را در این شورا شکل داده و مردم نیز به فعالیت های این شورا بی باورشده اند.

درهمین حال، برخی از اعضای شورای عالی صلح، تداوم کار این شورا را با چالشهای عمیقی همراه می بینند و نیز به برنامه های مذاکره با مخالفین دولت خوشبین نمی باشند.

به گفته آنان، با شهادت رئیس شورای عالی صلح، کار این شورا فوق العاده صدمه دیده و شخصی برای ریاست این شورا که از حمایت ملی و بین المللی برخوردار باشد نیز وجود ندارد.

صدیق احمد عثمانی یکی از اعضای این شورا در صحبتی با خبرگزاری جمهور، خاطرنشان ساخت: هرچند این شورا توانسته با حمایت جامعه بین المللی دستاوردهای زیادی داشته باشد اما با شهادت آقای ربانی ضربه شدیدی به تداوم کار این شورا وارد شده است.

موصوف افزود: پلان شهادت آقای ربانی، یک پلان سیستماتیک بوده که از بیرون طراحی شده بود و افرادی که شخص انتحارکننده را معرفی کرده بودند، در شناسایی وی غفلت ورزیده اند.

به گفته وی، مذاکرات با مخالفین دولت خوش بینانه نبوده، اما تداوم کار این شورا در داخل کشور برای تأمین صلح درکشور همچنان ضروری می باشد.

این درحالی است که وضعیت امنیتی و سیاسی در کشور هر روز وخیمتر شده و بحران های بیشتری نیزگریبانگیر مردم افغانستان می شود که مشخص نیست درآینده ای نزدیک چه بحران های تازه ای درکشور شکل خواهد داد



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 15:48
محمد جاوید هومن

استقبال افغانستان ازفشارهای امریکا برپاکستان!

مقامات وزارت امورخارجه، ازتلاشهای دیپلماتیک برای متوقف ساختن حملات راکتی از خاک پاکستان به ولایتهای شرقی کشور خبر دادند.

فرامرزتمنا، معاون سخنگوی وزارت امورخارجه، امروز یکشنبه در نشست خبری درکابل گفت: دولت افغانستان، یادداشت های رسمی جهت متوقف شدن حملات راکتی از خاک پاکستان بر ولایت های شرقی کشور به سفارت و وزارت خارجه آن کشور فرستاده است.
...
وی تصریح کرد: مرزهای میان افغانستان و پاکستان از پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و هردو کشور در اکثر نقاط مرزی، کنترل ندارند.

به گفته وی، تاکنون آمار دقیقی از تلفات و خسارات ناشی از حملات راکتی از خاک پاکستان به ولایت شرقی کنر وجود ندارد و دولت افغانستان در این راستا تحقیقاتی را آغاز نموده است.

معاون سخنگوی وزارت خارجه، از فشارهای ایالات متحده امریکا بر پاکستان جهت نابودی شبکه حقانی و سایر گروههای تروریستی، استقبال نموده و می گوید:"دولت افغانستان از هر نوع مبارزه ملی، منطقه ای و جهانی برعلیه دهشت افکنی حمایت می کند".

وی اضافه کرد: ادعای امریکا مبنی بر موجودیت شبکه های تروریستی در خاک پاکستان، تأیید کننده ادعای افغانستان از موجودیت لانه های تروریستی در بیرون از مرزهای کشور می باشد.

فرامرز تمنا، معاون سخنگوی وزارت خارجه، درنشست خبری امروز، حمله تروریستی بر استاد برهان الدین ربانی را محکوم نموده و بر ادامه راه وی تأکید کرد.

وی افزود: دشمنان افغانستان نمی توانند با کشتن رهبران و بزرگان کشور، مانع گفتگوهای صلح و پروسه مصالحه ملی در افغانستان شوند.



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 15:26
محمد جاوید هومن

شبکه سراسری مردم هزاره:
شهید جان علی، افسر زون 202 شمشاد در شهر کابل بود. او در حمله اخیر جنایتکاران طالب، مردانه ایستاد و با ایستادگی خود جان شهروندان کابل را نجات داد. در همین حال سمیع الله یک تن دیگر از افسران پولیس، که مانع از حمله انتحاری یک طالب شد نیز جانش را از دست داد. حامد کرزی از سمیع الله قدردانی کرد اما از جان علی نه. جان علی شهید شد اما باز هم تبعیض ادامه دار حکومت افغان او را رها نکرد.
شبکه سراسری مردم هزاره از طرف مردم هزاره در سراسر جهان همدردی عمیق خود را با خانواده شهید جان علی ابراز می کند.
شبکه سراسری مردم هزاره از مردم هزاره می خواهد برای کمک به خانواده جان علی از هیچ تلاشی دریغ نکنند.

 



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 8:28
محمد جاوید هومن

رئیس جمهور کرزی

چو روز بد رسد کرزی چپن یک سو کلا یک سو ** زتن تنبان تو یک سو بیبن چپلی ز پا یک سو

غرور از سر بدر رفته ز کله صد هنر رفته ** قرار از تو نمیماند فرار از ما چرا یک سو
بنازم چتنی و تر شی ای آقا مداری جان ** که گه خنده کنی یک سو گهی هم گریه ها یک سو

تو میدانی از ترفند علم شعبده باز***گهی دهلک گهی چوبک به قصر دلکشا یک سو

گهی علم درونی را جنان میدانی ای محبوب** گهی در رقص چون هولی کمر قات و دوتا یک سو

به پیش آمریکاجالب دیمکراتی  و شب طالب**کجا دیده چنین لبت بدین رنگ وآمریکا یک سو

عروس خوش خط و خالی جهان غرب میداند**کجا پیدا شود مثل تو با نازو ادا یک سو

تو که سامان بیفشانی مداری جان میان ارگ **سیه جشمان به دور تو غریب و بی نوا یک سو

نه بیند خواب خوش مردم در اینحا تا تو ملای ** صف معتاد در یک سو حفا یک سو گدا یک سو

حریف ملک پاکستان نمی گردی بدین گردون** ز سر خم کردن بیجا نشد به روز ما یک سو

فرستد بهرما طالب که خون از پشت سر گیرد ** ترور و چور از یک سو تجاوزهم از یک سو

همین کوچی که مجبور است ولیکن سخت مزدور است ** پی اهداف پاکستان نداند راه چاه یک سو

زمستان میروند در وانه و طوی وزیرستان ** ترور آموخته باز آید اندر خاک ما یک سو

بدیشان مولوی کرنیل امام ارشاد دین داده ** که آسان میروید جنت بچپلی ها به پا یک سو

چه خوش گفتست این جاوید به شن این رئس جمهور** بلند منزل شده پایگاه و گاه پایگاه ها یک سو



           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 8:7
محمد جاوید هومن

دوستان عزیز کپی برداری از این مطلب با ذکر منبع مجاز می باشد

اگر چه دوری ز برم همسفر جان منی / قطره ی اشکی و در دیده ی گریان منی / این مپندار که یادت برود از نظرم / خاطرت جمع که در قلب پریشان منی

+++++++++++++++++

نازنین تر ز تو کس نیست که یادش بکنم سرو دل عاشق یک ناز نگاهش بکنم / تا زمین هست و زمان هست بگویم ای دوست : تو عزیزی و عزیزان بفدایت بکنم.

+++++++++++++++++

یادکن که عشق نمی پرسه اهل کجایی!فقط میگه توی قلب من زندگی کن!!

عشق نمی پرسه چرا دور هستی!فقط میگه همیشه بامن هستی!

عشق نمیگه دوستم داری؟فقط میگه دوستت دارم!!!

+++++++++++++++++

درود بر انسان های خوب انانکه در اندیشه دیگران تصویر زیبا مینگارند....تا انجا که یادشان زیبا و خاطرشان همواره در دل خواهد ماند

+++++++++++++++++

روز وصل دوستداران یاد باد / یاد باد آن روزگاران یاد باد

گرچه یاران فارغند از یاد من / از من ایشان را هزاران یاد باد.

+++++++++++++++++

قالیچه یادت را هرگز بر ایوان فراموشی پهن نخواهم کرد!دوست دارم

+++++++++++++++++

اگر نسیمی شانه هایت رانوازش کردبدان آن هوای دل من است که بیادت می وزد

+++++++++++++++++

چرخ روزگار را دو چیز می چرخاند

دوری و دوستی! با اینکه ازت دورم ولی به یادتم

+++++++++++++++++

هرکجا کوچ دهد دست طبیعت مارا ، این دل ماست که پیوسته زتو یاد کند

+++++++++++++++++

به قلب مهربانت بگو هیچ چیز یادت را از خاطرم نخواهد برد حتی وجود فاصله ها.

+++++++++++++++++

ب کوتاهی لحظات با تو بودن منگر

ب وسعت لحظه هایی نگاه کن ک ب یادت هستم

+++++++++++++++++

هرگاه شادم یاد تو غمگینم می کند. هرگاه غمگینم یاد تو شادم می کند. پس هر دو را دوست دارم چون حکایت از تو می کند

+++++++++++++++++

در قید غمم ، خاطر آزاد کجایی ؟
تنگ است دلم ، قوت فریاد کجایی ؟
با آنکه ز ما هیچ زمان یاد نکردی
ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی ؟

+++++++++++++++++

سکوت بهترین تفسیر دوست داشتن است ، مهم باهم بودن نیست به یاد هم بودن است.

+++++++++++++++++

شکفتن هیچ گلی به زیبایی لبخند تو نیست به همان زیبایی قسم هر ثانیه به یادتم.

+++++++++++++++++

گفت از دوست چه دیدی که چنین مسروری؟ .... گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند.

+++++++++++++++++

در دفتر عشق زنده نگه داشتم یاد تورا ، ز خدا می طلبم زندگی شاد تو را .

+++++++++++++++++

غزل غزل به یادتو قدم قدم فدای تو نفس نفس برای تو منم درانتظارتو .

+++++++++++++++++

قطرات بارون ممکنه کوچیک باشه اما یه گل تشنه منتظر باریدنشه
یه اس ام اس ممکنه ساده به نظربرسه اما قلب فرستندش همیشه به یادته .

+++++++++++++++++

بوی گیسوی تو را نیمه شب آورد نسیم ، تازه شد در دل من یاد رفیقان قدیم.

+++++++++++++++++

رابطه ها زمانی زیباست که برای یادکردن هیچ دلیلی به جز دلتنگی نباشه... دلتنگتم رفیق!

+++++++++++++++++

از پنجره روزگار که به درخت عمر مینگرم خوشتر از یاد رفیقان ثمری نیست.

+++++++++++++++++

ما غصه خور تلخی فریاد شمائیم ، شادیم در آن لحظه که در یاد شمایئم.

+++++++++++++++++

تا ابد یاد عزیزان زدل و جان نرود ، جان اگر رفت ولی خاطر خوبان نرود.

+++++++++++++++++

در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای داشته باشم حتی به مساحت یک "یاد"

+++++++++++++++++

من یاد خوش دوست به دنیا ندهم ، لبخند خوشش به حور رعنا ندهم ، گر یاد کند مرا هرازگاهی چند ، گرد رخ وی به چشم بینا ندهم.

+++++++++++++++++

گر دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت به یاد آر ، که من نیز به یاد تو چنینم...

+++++++++++++++++

همین که یادم کردی تشکر / همین که مرحم دردی تشکر / در این دنیا که مردم بی وفایند / همین که باوفا هستی تشکر.

+++++++++++++++++

گر چه جانم رود از دست در این کنج قفس ، یادت از دل نرود تا که مرا هست نفس.

+++++++++++++++++

از شکستن 2 چیز بترس ، قلبی که صادقانه دوستت دارد و دلی که صادقانه به یادته.

+++++++++++++++++

اگر خوابی اگر بیدار و یا در عالم دیدار ، بدان قلبی به یاد تو همیشه می کند فریاد.

+++++++++++++++++

تک لحظه های من هنوز همپای خاطرات توست / خونه قلبم کوچیکه ، اما همش به یاد توست.

+++++++++++++++++

من همانم که اگر دوست مرا یاد کند ، به صفای قدمش دیده ی خود فرش کنم.

+++++++++++++++++

بارالاها ای خدای عدل و داد / هر که کرده یادی از ما زنده باد / ما که معتاد رفیقیم و خمار روی یار / در مرام ما نباشد ترک این نوع اعتیاد.

+++++++++++++++++

به یاد رفیقی که سخت مشغول شطرنج زندگیشه و نمیدونه من هنوز مات رفاقتشم.

+++++++++++++++++

بهترین هدیه به بهترین دوست از یادنبردن اوست.

+++++++++++++++++

هرکه یادش یاد ماست ، سرور و سالار ماست ، یاد او درمان و عشق او در قلب ماست.

+++++++++++++++++

یادها فراموش نمی شوند حتی به اجبار دوستی ها ماندنی اند حتی با سکوت.

+++++++++++++++++

در خالصانه ترین گوشه قلبم آنجا که خبر از تاریکیست ، یاد تو می درخشد.

+++++++++++++++++

ای که یاد تو در آتش شب می سوزم ، یادمن کن که به یادت همه شب می سوزم.

+++++++++++++++++

امشب به رسم عاشقی یادی ز یاد یاران می کنم / در غربتی تاریک و سرد از غم ها حکایت می کنم / امشب وجودم خسته است از سردی دلهای سرد / آیا تو هم در یاد من هستی در این شبهای بی درد؟

+++++++++++++++++

افتخارم همه این است که در یاد منی
هرچه دیدم همه زشت است تو زیبای منی .

+++++++++++++++++

در این زندان تنهایی ، به هر سو هرکجا هستم
از این بابت دلم شاد است که گاهی میکنی یادم

+++++++++++++++++

مثل باران پاییزی پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ولی هرگز نخواهی رفت از یادم.

+++++++++++++++++

* *این* قاصدک ها*روفوت* کردم *تا*بیان *بهت* *بگن * بیادتم*

+++++++++++++++++

روزی که یادت نکنم روز خدانیست سوگند به اسمت که دلم از تو جدا نیست

+++++++++++++++++

اس ام اس یعنی اروم تو قلبها سرک بکشی و با زبون بی زبونی بگی بیادتم

+++++++++++++++++

ازیادها نخواهند رفت آنان که برقلبها حکومت می کنند

+++++++++++++++++

یاد کس کردن دل میخواهد نه دلیل ، از ته دل یادت کردم بی دلیل...

           
4 / 7 / 1390برچسب:, :: 8:2
محمد جاوید هومن

درباره وبلاگ


سلام دوستان من این وبلاگ را تقدیم میکنم به شما و پروانه عزیزم با اینکه او اصلا هیچی از نوشته های من را درک نمیکنه ولی من عاشقانه برای او مینویسم عزیزانم امیدوارم روزی همه ی نوشته هام را که با تمام وجودم برایت نوشتم بخونی و بدانی که چقدر دوستت داشتم.....من از قصه زندگی ام نمی ترسم من از بی تو بودن به یاد تو زیستن و تنها از خاطرات گذشته تغذیه کردن می ترسم. ای بهار زندگی ام اکنون که قلبم مالا مال از غم زندگیست اکنون که باهایم توان راه رفتن ندارد برگرد باز هم به من ببخش احساس دوست داشتن جاودانه را باز هم آغوش گرمت را به سویم بگشا باز هم شانه هایت را مرحمی برایم قرار بده. بگزار در آغوشت آرامش را به دست آورم بدان که قلب من هم شکسته بدان که روحم از همه دردها خسته شده. این را بدان که با آمدنت غم برای همیشه من را ترک خواهد کرد. بس برگرد که من به امید دیدار تو زنده ام
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زبان سخن و آدرس zbansokhan.LXB.ir سلام دوستان عزیز امید وارم که به سلامت باشید شما میتوانید که لیک های وبلاک تان تبادله کنید البته در باکس زیر مشخصات و آدرس وبلاک تان بنویسید و کد زیر را داخل کنید بعدا ثبت را انتخاب کنید تا لنک تان تبادله شود تشکر از همه تان "محمد جاوید هومن"







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 96
بازدید کل : 83988
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1



Alternative content